بهای تمام شده صنایع سفارش محور، در صنایع نقش حیاتی در قیمت گذاری محصولات دارد. پیش بینی دقیق این هزینهها برای ارائه قیمت مناسب به مشتری قبل از تایید نهایی سفارش ضروری است.
در این مقاله به بررسی بهای تمام شده و روشهای محاسبه آن در صنایع سفارش محور خواهیم پرداخت.
تعریف بهای تمام شده
بهای تمام شده عبارت است از مجموع هزینه هایی که برای تولید یک محصول انجام میشود. به زبان سادهتر بهای تمام شده نشان دهنده هزینهای است که برای تولید یک محصول پرداخت میکنیم.
برای تعیین بهای تمام شده، ابتدا ما باید هزینههای مختلفی که در تولید یک محصول دخیل هستند را شناسایی و بررسی کنیم. این هزینهها را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: هزینههای مستقیم و هزینه های غیر مستقیم.

سیستم مدیریت منابع سازمانی پارسیس با دارا بودن 23 ماژول مختلف و بیش از 500 شاخص کلیدی عملکرد (KPI) بهای تمام شده شما را به دو صورت بهای تمام شده محقق شده و بهای تمام شده بر اساس تسهیم هزینه محاسبه میکند.
هزینههای مستقیم در تولید
این دسته از هزینهها بهطور مستقیم به تولید محصول مربوط میشوند و میتوان آنها را بهراحتی به هر سفارش اختصاص داد.
برخی از مهمترین هزینههای مستقیم عبارتاند از:
. هزینه مواد اولیه: مواد مصرفی مانند کاغذ، جوهر، و سایر مواد مورد نیاز که بهطور مستقیم در تولید محصول استفاده میشود.
. هزینه نیروی کار مستقیم: دستمزدی که به کارگران و اپراتورهایی پرداخت میشود که بهطور مستقیم در تولید محصول فعالیت دارند.
هزینههای غیرمستقیم و سربار
هزینههای غیرمستقیم یا هزینههای سربار، هزینههایی هستند که بهطور مستقیم به یک محصول خاص ارتباط ندارند، اما باید در فرآیند تولید در نظر گرفته شوند.

برخی از مهمترین هزینههای غیرمستقیم عبارتاند از:
. هزینههای استهلاک تجهیزات و ماشینآلات: دستگاهها و تجهیزات تولید با گذشت زمان فرسوده میشوند. هزینه استهلاک بر اساس عمر مفید هر دستگاه محاسبه شده و به بهای تمام شده محصول افزوده میگردد.
. هزینههای انرژی: شامل برق، گاز و سایر منابع انرژی که برای راهاندازی دستگاهها و تاسیسات استفاده میشوند.
. هزینههای نگهداری و تعمیرات: تعمیر و نگهداری تجهیزات و ماشینآلات نیز بهعنوان یک هزینه غیرمستقیم در بهای تمامشده محاسبه میشوند.
. هزینههای مدیریتی و اداری: شامل دستمزدهای کارکنان اداری، مالی، فروش و همچنین هزینههای مرتبط با اجاره دفتر، بیمه و مالیات است.
در نظر داشته باشید که هر چه بیشتر بتوانیم هزینهها را بهطور مستقیم به یک سفارش تخصیص دهیم، بهای تمامشده دقیقتر و بهینهتر خواهد بود.
همچنین، اگر زمان تولید یک سفارش را به درستی پیشبینی کنیم، میتوانیم هزینههای غیرمستقیم را با دقت بیشتری به آن اختصاص دهیم.
برای مثال، اگر بتوانیم میزان دقیق مصرف انرژی در تولید یک سفارش را محاسبه کنیم یا تعداد چند نفر ساعت نیروی کار مورد نیاز در بخشهای مدیریتی و اداری را تعیین کنیم، محاسبه بهای تمام شده دقیقتر خواهد بود.
روشهای محاسبه بهای تمام شده
در صنایع سفارش محور مانند صنعت چاپ، نساجی، ساختمان سازی، درب و پنجره، تولید شیشه، مبلمان و غیره. برای محاسبه بهای تمام شده از روشهای مختلفی استفاده میشود. دو روش رایج عبارت اند از:
روش بهای تمام شدهی استاندارد
در روش بهای تمام شدهی استاندارد (Standard Costing)، هزینههای استاندارد برای هر سفارش یا محصول از قبل تعیین میشود. این هزینهها براساس تجربههای گذشته و میانگینهای صنعتی تخمین زده میشوند.
سپس هزینههای واقعی تولید با هزینههای استاندارد مقایسه میشوند و انحرافات مشخص میشود. این روش به ویژه برای پیشبینی و قیمتگذاری سفارشات پیش از نهایی شدن مناسب است.
روش بهای تمام شدهی سفارش کار
در روش بهای تمام شده سفارش کار (Job Order Costing)، هزینههای هر سفارش بهصورت جداگانه محاسبه میشود. برای هر سفارش یک کد خاص تعریف میشود و تمامی هزینههای مرتبط با آن سفارش به آن کد اختصاص داده میشوند.
این روش برای سفارشهای خاص و پیچیده که در آنها تنوع در مصرف مواد اولیه و روشهای تولید بالاست، بسیار مناسب است.
هزینههای مستقیم بهصورت دقیق به سفارش اختصاص داده شده و هزینههای غیرمستقیم بر اساس معیارهای منطقی مثل ساعات کار یا میزان مصرف انرژی توزیع میشوند.

اهمیت کنترل و پیشبینی بهای تمام شده
در صنایع سفارشمحور، دقت در پیشبینی بهای تمام شده بسیار مهم است، زیرا هر انحراف از پیشبینی میتواند منجر به کاهش سودآوری یا حتی زیان شود.
برای کنترل بهتر بهای تمامشده، استفاده از نرمافزارهای حسابداری و ERP سیستم برنامهریزی منابع سازمانی که قادر به محاسبه دقیق هزینهها و پیشبینی آنها هستند، بسیار مفید است.
این نرمافزارها به شرکتها کمک میکنند تا هزینهها را بهصورت بلادرنگ پیگیری کرده و در صورت نیاز تنظیمات لازم را اعمال کنند.
نتیجهگیری
محاسبه دقیق بهای تمام شده، در سفارشهای سفارشی، بهویژه در صنعت چاپ، اهمیت زیادی دارد. با تقسیم هزینهها به مستقیم و غیرمستقیم و استفاده از روشهای مناسب، شرکتها میتوانند قیمتهای دقیق و منصفانه و دقیقتری به مشتریان ارائه دهند و از سودآوری خود اطمینان حاصل کنند.