مدیریت رنگ در بسته بندی
بستهبندی به احتمال زیاد شناخته شدهترین روش بازاریابی است و اهمیت آن روزبهروز بیشتر میشود.
بستهبندی به احتمال زیاد شناخته شدهترین روش بازاریابی است و اهمیت آن روزبهروز بیشتر میشود. تحقیقات بازار بر این موضوع تاکید دارد که بهجای روشهای سنتی تبلیغات، سرمایهگذاری بر روی بستهبندی ارجحیت دارد. صاحبان برندهای تجاری و بخصوص تولیدکنندگان محصولات مصرفی، زندگی تجاری خود را مدیون حفظ و ثبات برند هستند و همواره لازم است که برای ورود به بازارهای جدید بجنگند و تا حد ممکن از صرف هزینههای زاید جلوگیری کنند.
امروزه همه، کوتاه بودن زمان لازم برای تولید، کاهش قیمت و یکدستی کیفیت را پذیرفتهاند، اما تطابق رنگ در بین چاپخانههای بستهبندی از الزامات اصلی شمرده نمیشود و متاسفانه مدیران برند شرکتها بر مقوله رنگ خیلی مسلط نیستند.
ایجاد یک برند
از میان کاربردهای مختلف بستهبندی، حفظ هویت ظاهری برند، از بقیه مهمتر است چرا که در اکثر مواقع، دارایی اصلی شرکت تولیدکننده محصول مصرفی، رنگ برند است. برای مثال چه کسی است که به طور ناخودآگاه به هنگام قدم زدن در فروشگاه مواد غذایی یا سوپرمارکت، رنگ قرمز را با کوکاکولا یا رنگ نارنجی را با تاید مرتبط نداند؟
خصوصیات اصلی بستهبندیهای معاصر، استفاده از رنگهای ترکیبی و یک تا چند رنگ اسپات برای شناسایی هویت برند است. در اکثر مواقع شرکتهایی که تعداد زیادی محصول تولید میکنند صاحب برندهای تجاری زیادی هستند و با اضافه کردن یک برند و محصولات مرتبط با آن، رنگهای زیادی به میان میآیند که مدیریت درست آنها بسیار ضروری است. بنابراین مدیریت رنگ برند برای شرکتهایی که تعداد زیادی برند و محصولات وابسته دارند بسیار گنگ و پیچیده است. هزینه تولید اینهمه کالای چاپ بستهبندی نیز سرسامآور است.
چیزی بیش از یک پروفایل
دستاندرکاران زنجیره تولید یک محصول بستهبندی، از صاحب برند گرفته تا اپراتور چاپ، به ابزار مدیریترنگ به عنوان وسیلهای برای تولید پروفایلهای اختصاصی تجهیزات چاپ و نمونهگیری نگاه میکنند. این موضوع با اینکه از محاسن پیادهسازی سیستم مدیریت رنگ شمرده میشود، پارامترهای متعدد دیگری نیز بر کیفیت چاپ اثر میگذارد که نباید از آنها غافل شد.
مدیریت رنگ دارای ابعاد مختلفی است که همگی به هدف قابل پیشبینی شدن آنچه که خریداران محصول چاپ بستهبندی در طبقات مغازههای خردهفروشی میبینند، تاکید دارد. به بیان دیگر وظیفه سیستم مدیریت رنگ، اطمینان از تطابق رنگ تایید شده توسط مشتری با آن چیزی است که در چاپ بدست میآید. بدین منظور سیستم مدیریت رنگ باید توانایی اندازهگیری رنگ چه از نوعCMYK و چه از نوع تکرنگ را داشته باشد. البته چگونگی برخورد سیستم مدیریت رنگ با رنگهای تکرنگ از مسائل مطرح است و تحقیق بر سر آن هنوز ادامه دارد.
برای اینکه یک سیستم مدیریت رنگ به خوبی از پس موضوعات مطرح در چاپ بستهبندی برآید باید از ارتباط تمامعیاری با ریپ و گردشکار دیجیتال برخوردار بوده و بهدرستی بتواند از پس مسائلی نظیر چاقی ترام، رنگهای اسپات، ترتیب چاپ رنگها در مرحله چاپ، خصوصیات رنگهای پشتپوش(opaque) و هرنوع ترکیبی از این نوع برآید.
سیستم مدیریت رنگ باید از قابلیتهای زیادی برخوردار باشد که از آن جمله به مواردی نظیر: تبدیل رنگها از یک فضا به فضای دیگر ( مثلا RGB به ( CMYK، انتخاب مرکب، تعیین میزان چاقی ترام در مرحله چاپ، تعریف دقیق گاموت مرکب و امثال آن اشاره میشود.
البته هنوز هم بسیاری از مدیران پروژههای چاپی یا ناظران چاپ از طریق بالا- پایین کردن مرکب در سر ماشین چاپ، فرمهای چاپی را به نمونه نزدیک میکنند که جای بسیار تاسف دارد و این در حالی است که هدف تطابق نمونه با کیفیت رنگی چاپ است نه برعکس. چرا که گاموت اغلب نمونهگیرهای جوهر افشان از چاپ وسیعتر است و از این قابلیت در جهت شبیهسازی شرایط چاپ نهایی توسط نمونهگیر استفاده میشود.
تعیین خصوصیات و مشخصات یک چاپ
(finger printing)، از سرمایهگذاریهایی محسوب میشود که بهزودی هزینه صرف شده را بر میگرداند. چرا که با این روش، فرمهای چاپی زودتر به نتیجه مطلوب میرسند و زمان آمادهسازی ماشین کاهش پیدا میکند و در طول روز کارهای بیشتری را میتوان چاپ کرد.
بایدها و نبایدهای جمعآوری داده
اولویت اکثر چاپخانهها رسیدن به شرایطی است که وضعیت چاپ نهایی را از لحاظ رنگ پیشبینی کنند. لازمه این کار تولید نمونهای است که کاملا نشاندهنده چاپ نهایی باشد که از طریق پروفایلسازی نمونهگیر و ماشین چاپ قابل تحقق است. برای این منظور لازم است که نمونهگیر در فواصل زمانی مشخصی کالیبره و هویت رنگی آن با تولید پروفایل مشخص شود.
البته در فرآیند پروفایلسازی برای ماشین چاپ، شرایطی باید مد نظر قرار گرفته شود که شبیه شرایط چاپ طبیعی و روزانه آن است، نه اینکه ماشین چاپ را در شرایطی ایدهآل و غیر واقعی قرارداده و پروفایل چاپ را در آن شرایط ایجاد کنیم. تنها در این حالت قادر به پیشبینی چاپ با تهیه نمونه خواهیم بود. فراموش نکنید که به هنگام پروفایلسازی ماشین چاپ، علاوه بر یکسان بودن شرایط چاپ ( نظیر فشار سیلندر )، نوع کاغذ و مرکب نیز باید با شرایط چاپ نهایی یکسان باشد.
انواع سیستم مدیریت رنگ
برای مدیریت رنگ دو نوع رویکرد وجود دارد: رویکرد کالریمتریک(colorimetric) و رویکرد طیفی .(spectral) اساس روش کالریمتریک بر فضای رنگCIE L*a*b استوار است که از آن برای تبدیل رنگها از یک فضای رنگ به فضای رنگ دیگر استفاده میشود. بدین ترتیب با اندازهگیری درصدهای مختلف رنگهای CMYK و ترکیبات آن از روی چارت مشخصات چاپ (printed characteristic chart) ، شرایط چاپ مشخص و معین میشود.
اما در مواقعی که شرایط استانداردی بر چاپ و نحوه تنظیم مرکبها حاکم نباشد و از رنگهای اسپات مختلفی استفاده شود، پیشبینی چگونگی همپوشانی مرکبها اهمیت زیادی دارد و از رویکرد طیفی استفاده میشود. این روش بر اندازهگیری رفتار رنگی مرکبها در درصد ترام مختلف و به هنگامی که روی هم چاپ میشوند استوار است. از آنجایی که پشتپوشانی مرکبهای پشتپوشان(opaque) و متالیک نسبت به مرکبهای ترکیبی CMYK متفاوت است، اندازهگیری میزان آن بسیار اهمیت دارد. بدین ترتیب بر اساس یک مدل ریاضی مرتبط با یک بانک اطلاعاتی، رویکرد طیفی برای کارهای چاپی شامل رنگهای خاص بهترین راه حل است.
سیستم مدیریت رنگی که مخصوص بستهبندی باشد با ترکیب رویکرد طیفی و کالریمتریک به بهترین نتیجه برای پیشبینی رفتار رنگی مرکبهای CMYK به طور جداگانه و در ترکیب با مرکبهای خاص میرسد. در چنین سیستم مدیریت رنگی از یک چارت ویژه برای پروفایلسازی رویکرد طیفی استفاده میشود و امکان نمونهگیری دقیق کارهایی که شامل رنگهای پانتون و متالیک است فراهم میشود. از این جهت در چاپ بستهبندی، استفاده از سیستم مدیریت رنگی که صرفا رویکرد کالریمتریک داشته باشد، توصیه نمیشود و کارساز نخواهد بود.
چاپ کارهای رنگی با بیش از چهار رنگ ترکیبی
شرکتهایی که صاحب محصولات مصرفی دارای برند هستند، برای صرفهجویی در هزینه تولید تعداد زیادی محصول، به استاندارد شدن چاپ خود بر اساس مجموعه معینی از مرکبهای ترکیبی بیش از چهار رنگ اصرار دارند. البته تعریف هویت رنگی برند در محصولات بسیار متنوع چنین شرکتهایی بر اساس یک استاندارد رنگسازی واحد، کار سادهای نیست.
اقتصاد چاپ و الزامات تعیین شده از طرف خریداران محصولات چاپ بستهبندی حکم میکند که زنجیره تولید کالای چاپی بهجای رنگهای ترکیبی چهار رنگ و اسپات بر اساس مجموعه رنگ ترکیبی بیش از چهار رنگ (MCCP) تعریف شود. از مثالهای معروف چنین مجموعه رنگهایی به هگزاکروم پانتون، FMSix و اپالتون میتوان اشاره کرد. بنابراین رنگهای مورد استفاده در برند که پیشتر با رنگهای اسپات چاپ میشد از این پس با رنگهای MCCP چاپ میشود. البته گاموت وسیع مجموعه رنگهایMCCP شامل رنگهای اسپات قبلی بوده و ما را از استفاده از آنها بینیاز میکند. بدین ترتیب بهخاطر امکان چاپ تمامی بستهبندیها بر اساس یک مجموعه رنگMCCP ، نیازی به آماده کردن ماشین چاپ برای چاپ محصولات مختلف نیست و مرکبهای مورد استفاده ثابت خواهد بود. این مساله نه تنها در کیفیت چاپ بلکه در کاهش زمان تولید و کاهش مصرف مرکب نیز بسیار موثر است.
البته پیش از چاپ لازم برای بهکارگیری چنین روشی نسبت به روش معمول پیچیدهتر است که از جمله به موضوع همپوشانی و لبپوشانی رنگها میتوان اشاره کرد. مورد دیگر آن که تهیه نمونه قبل از چاپ نیز در این روش مشکلتر است چرا که گاموت چاپ بسیار وسیع است و بنابراین نمونهگیر باید قادر به شبیهسازی آن باشد. برای این کار، داشتن ابزاری که بتوان تصاویر رنگی را به تعداد یکسانی از مرکبهای تعریف شده در سیستم رنگ MCCPتفکیک کند بسیار اهمیت دارد.
شبیهسازی یا عدم شبیهسازی ترام
در مرحله نمونهگیری
نمونهگیری در چاپ بستهبندی بهگونهای که ترامگذاری چاپ نیز شبیهسازی شود، از اهمیت زیادی برخوردار است. این اهمیت تنها از جهت اطمینان از عدم وقوع حفره در چاپ نیست، بلکه امکان کنترل و اطمینان از خوانایی متون ترامه و رنگی روی بستهبندی از فاصلهای در حدود طول بازوی انسان را فراهم میکند و میتوان مطمئن شد که در فروشگاه خردهفروشی، مشتری پیام روی بستهبندی را بهراحتی میخواند.
کنترل این موضوع در نمونههای دیجیتال معمولی امکانپذیر نیست، چرا که در چنین نمونههایی ترامها خیلی ریز است و به خاطر رجیستر بودن خوب رنگهای مورد استفاده در نمونه، خوانایی متنهای رنگی یا ترامه روی نمونه، ضمانتی برای چاپ نهایی محسوب نمیشود. این مساله در ترامگذاریهای 100 خط بر اینچ و درشتتر از اهمیت زیادی برخوردار است و در ترامگذاریهای ریز ( 120خط به بالا) عدهای معتقدند که نمونههای دیجیتال معمولی که ترامگذاری خاص خود را دارند، نتیجه بخشتر است.
چیرگی بر رنگ
با اینکه بسیاری از اصول حاکم بر سیستم مدیریت رنگ مختص چاپ بستهبندی با چاپ تجاری مشابه است، اما استفاده از رنگ اختصاصی، طبیعت مختلف بستر چاپی و استفاده از سیستمهای تعریف رنگMCCP ، موضوع مدیریت رنگ را تا حدی پیچیده میکند. شبیهسازی رنگهایی که خارج از گاموت نمونهگیر است، درک اثر رویهم چاپ شدن رنگهای خاص بر روی یکدیگر (چه در چاپ و چه در نمونهگیری)، توجه به اثر ترامگذاری درشت در دریافت پیام محصول چاپ بستهبندی و در نهایت هماهنگسازی دو سیستم چاپ و نمونهگیری از موضوعات مطرح و دردسر ساز در چنین شرایطی است. بنابراین قبل از سرمایهگذاری و رویآوردن به چاپ بستهبندی، از بالابودن سطح دانش فنی خود در موضوع رنگ و سیستمهای مدیریت رنگ اطمینان حاصل کنید.